به گزارش گروه سیاسی حیات؛ از زمان عملیات تروریستی آمریکا علیه فرماندهان ایرانی و عراقی که جمعه 13 دی‌ماه سال 1398در مسیر فرودگاه بغداد به شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس از رهبران حشد شعبی عراق انجامید، اعتراض و نگرانی در محافل سیاسی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه به وجود آمد.
پرسشی که بلافاصله در میان گروه‌های مختلف در آمریکا مطرح شد دلیل ترور ژنرال ایرانی و مقام رسمی عراقی از سوی دولت آمریکا بود که پاسخ‌های کلی و دورغ‌گویی کاخ سفید بیش از پیش به حساسیت درباره این اقدام تروریستی دامن زد.
از سوی دیگر، پاسخ جمهوری اسلامی با درهم کوبیدن پایگاه نیروهای اشغالگر آمریکایی در عین‌الاسد و اطلاع‌رسانی قطره‌چکانی دولت آمریکا درباره تلفات واقعی آن، خشم بسیاری را در واشنگتن و در محافل نظامی آمریکا برانگیخت، به‌گونه‌ای که « انجمن کهنه‌سربازان جنگ‌های خارجی» با انتشار بیانیه‌ای از رئیس‌جمهوری آمریکا خواست؛ بابت کم اهمیت جلوه‌دادن مصدومیت و کشته‌شدگان احتمالی نظامیان این کشور در حمله موشکی ایران به پایگاه عین‌الاسد عذرخواهی کند.
در این زمینه پژوهشگر ایرنا با «سارا فلاندرز» فعال سیاسی آمریکایی گفت‌وگویی انجام داد.
فلاندرز از دهه 1960 در سازماندهی فعالان ضد جنگ فعال بوده است. او عضو دبیرخانه حزب جهانی کارگران و همچنین یکی از رهبران اصلی «مرکز اقدام بین‌المللی» است. فلاندرز عضو هیات‌مدیره کمیته هماهنگی بین‌المللی ضد امپریالیستی، بنیانگذار و سازمان‌دهنده ائتلاف ملی ضدجنگ و همچنین دبیر هیات ملی ائتلاف ملی برای حفاظت از آزادی‌های مدنی است.
در روزهای سالگرد شهادت قاسم سلیمانی، فرمانده ایرانی جبهه جهانی مقاومت هستیم. اگر قرار باشد او را از نگاه خود معرفی کنید چگونه او را توصیف می‌کنید؟
پیش از هرچیز باید بگویم که باعث افتخار من است که در گفت‌وگویی شرکت کنم که به مناسبت سالگرد شهادت «قاسم سلیمانی» انجام می‌شود. قاسم سلیمانی را شخصا نمی‌شناسم و هرگز او را از نزدیک دیدار نکرده‌ام اما آنچه می‌دانم اینکه او به عنوان یک رهبر سیاسی و نظامی از ایران، فلسطین و کل مقاومت در منطقه و حتی کشورهای دیگر مانند ونزوئلا دفاع کرده است.
او یک فرمانده مقتدر نظامی و حتی یک مذاکره‌کننده سیاسی برای مبارزه علیه داعش به عنوان یک سازمان تروریستی کاملا مرتجع بود.
تا جایی که می‌دانم، قاسم سلیمانی یک فرد کاریزماتیک بود که سبب ایجاد انگیزه در افرادی می‌شد که در کنار او بودند. او حتی روی مردم عادی هم تاثیر می‌گذاشت. قاسم سلیمانی این توان را داشت تا افراد را از کشورها و دیدگاه‌های مختلف گردهم آورد و آنها را سازماندهی کند.
نظر مقام‌های غربی درباره قاسم سلیمانی چیست؟
مقام‌های غربی هرگز در مورد قاسم سلیمانی حرف درستی برای گفتن نداشته و ندارند؛ دلیل آن این است که او در جبهه مبارزه با قدرت‌های جهانی قرار داشت. قدرت‌های امپریالیست، هرکسی را که علیه آنها اقدام به سازماندهی مقاومت کند، هدف قرار می‌دهد؛ برای این قدرت‌ها تفاوتی نمی‌کند افرادی که در جبهه مقابل آنها هستند جوانان فلسطینی مسلح به سنگ هستند، کسانی که در ونزوئلا یا کوبا زندگی می‌کنند یا اینکه از نیروهای ایران و روسیه هستند؛ آنها ابتدا به اقدامات خود علیه مقاومت وجهه قانونی می‌دهند و سپس حداکثر تلاش خود را می‌کنند تا این مقاومت را بشکنند.
نقش بزرگ در زنده نگاه داشتن حوزه مقاومت
به نظر شما چرا آمریکایی‌ها قاسم سلیمانی را ترور کردند؟
از آنجایی که قاسم سلیمانی کمک‌های زیادی به حوزه مقاومت از جمله در فلسطین کرده، این به آن معناست که او در اولویت‌های فهرست ترور امپریالیسم آمریکا قرار می‌گیرد؛ کشوری که از همان ابتدا حامی اصلی اسرائیل بوده است. تلاش آمریکا برای ترور این فرمانده ایرانی به همان دلیلی است که تلاش می‌کند ونزوئلا را نابود کند.
قاسم سلیمانی و ملت ایران علاوه بر کمک به مقاومت در منطقه به کشورهایی مانند ونزوئلا هم کمک زیادی کردند. ایران با ارسال محموله‌های بسیار ضروری نفت و سایر نیازهای ونزوئلا به زنده‌ماندن مقاومت این کشور مقابل امپریالیسم آمریکا کمک زیادی کرد. استراتژی ایالات متحده فاصله انداختن میان مردم و کشورها برای تضعیف مقاومت در سراسر جهان است.
قاسم سلیمانی زمانی که ترور شد، در یک ماموریت صلح‌طلبانه بود و هدفش ایجاد وحدت در منطقه و نزدیک‌کردن مردم دو کشور بود. این اقدام آمریکا نشان می‌دهد استراتژی ایالات متحده این است که میان دو کشور همسایه ایران و عراق فاصله بیاندازد، استراتژی که چند دهه است دنبال می‌شود. ما باید بیشتر به آنچه که قاسم سلیمانی می‌خواست انجام دهد دقت کنیم تا بهتر به دلایل شهادت او پی ببریم.
بعد از شهادت سردار سلیمانی، شبکه‌های اجتماعی بزرگ دنیا مانند توئیتر، اینستاگرام و فیس‌بوک اقدام به حذف تصاویر و ویدئوهای او از پلتفورم‌های خود کردند. دلیل این کار این شبکه‌های مجازی را چه می‌دانید؟
این تا حد زیادی بخشی از ترسی است که امپریالیسم ایالات متحده از هر کسی که نماینده مقاومت در جهان امروز است، دارد. سانسور ایالات متحده بسیار قدرتمند است و آنها می‌دانند که این کار انجام می‌شود. به همین دلیل، حتی پیام می‌دهند که ما حساب شما را می‌بندیم.
در رابطه با درگیری روسیه و اوکراین، هزاران حساب کاربری در رسانه‌های اجتماعی مختلف بسته شد. همه اینها در کشوری است که ادعا می‌کند آنها از طرف دموکراسی صحبت می‌کنند و نماینده دموکراسی هستند؛ البته این کار را نمی‌کنند اما آنها همیشه از واژه دموکراسی استفاده می‌کنند در حالی که به سانسور بسیار قدرتمند اهمیت می‌دهند.
مقام‌های آمریکایی، سردار سلیمانی را به بهانه جنایت جنگی مورد ترور قرار دادند، در صورتی که او به صورت رسمی و بنا به درخواست دولت عراق در این کشور به مبارزه با داعش می‌پرداخت. تعریف شما از یک جنایتکار جنگی چیست؟
من همه عمرم به این موضوع فکر کرده و بارها آن را مرور کرده و به این باور قوی رسیده‌ام که جنایتکاران جنگی واقعی همین‌جا در آمریکا هستند؛ امپریالیسم آمریکا به عنوان یک سیستم {جنایتکار جنگی است.} این مساله ارتباطی به احزاب سیاسی جمهوریخواه و حزب دموکرات ندارد و در مورد هر دوی آنها صادق است. جنایتکاران جنگی مانند آمریکا و متحدانش با پایگاه‌های نظامی خود در اقصی نقاط جهان، همه مردم را به خطر انداخته‌اند.
آنها با تجاوز به کشورهای دیگر، نخبگان و دانشمندان کشورهایی که با زورگویی غرب مقابله کنند را ترور می‌کنند. مردم آمریکا وظیفه دارند در برابر اقدامات دولت بی‌تفاوت نباشند؛ جنایت‌های آنها را افشا کنند و در کنار مردمی که در سراسر جهان مقاومت می‌کنند بایستند.
اگر امروز قاسم سلیمانی زنده بود و قرار بود با او دیدار کنید، چه چیزی به او می‌گفتید و چه درخواستی داشتید؟
اگر او را ملاقات می‌کردم از او می‌خواستم به مبارزه‌اش برای کمک به مردم فلسطین، لبنان، ایران و برقراری وحدت کل منطقه ادامه دهد. به این ترتیب است که وضعیت منطقه تغییر خواهد کرد. شاید چیزهای زیادی نباشد که بتوانم به او بگویم جز اینکه اگر قاسم سلیمانی امروز در میان ما بود دوست داشتم از او برای همه تلاش‌هایی که برای مقابله با امپریالیسم جهانی کرده است تشکر کنم.
