مرحومه «حمیده دیناروند» مادر شهیدان «یداله، کاظم و محمد دیناروند» پس از تحمل سالها فراق فرزندان دلیر و افتخارآفرینش در 4 آذرماه به فرزندان شهیدش پیوست. پیکر پاک این مادر شهید با تشییع جمع بزرگی از خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران و مسئولان شهرستان شوش در گلزار شهدا به خاک سپرده شد. از میان سه فرزند شهید این بانوی بزرگ، یداله دیناروند اول فروردین 1345 در شهرستان شوش متولد و در دوازدهم مرداد 1369 در منطقه عملیاتی هویزه به شهادت رسید. شهید کاظم دیناروند بیستم اسفند 1349 متولد و بیست و سوم آذر 1365 در 50 متری روستای ابوذر غفاری بر اثر انفجار مواد منفجره به شهادت رسید. شهید محمد دیناروند بیست و یکم آذر 1352 به دنیا آمد و بیست و سوم آذر 1365 در 50 متری روستای ابوذر غفاری بر اثر انفجار مواد منفجره به شهادت رسید. سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پیام تسلیتی خطاب به خانواده محترم شهیدان گرانقدر دیناروند تاکید کرد: ایمان و ایثار مادران معظم شهدا که فرزندان عزیز خویش را در مسیر پاسداشت آرمانها و ارزشهای والای الهی، اسلامی و انقلابی هدیه کردند در وصف نمیگنجد و کلمات قادر به ستودن صبر جمیل این بانوان مؤمن و والا مقام نیست. ایمان و اراده راستین این شهدا ریشه در اعتقادات ناب و خالصی دارد که توسط والدین گرانقدر آنان بالندگی یافته که در این میان نقش این بانوی ارجمند در جهت تربیت اسوههای جهاد و مقاومت بیبدیل است. به یقین از دست دادن مادر والامقامی که با افتخار به شهادت فرزندان عزیز خویش، در ادامه راه آن شهدای معظم با اعتقادی راسخ استقامت و پایداری نمودند، بسیار غمانگیز است. در مصاحبه با خانم سکینه دیناروند فرزند گرامی این امالشهید کوشیدیم گوشههایی از زندگی جهادی او را بازگو کنیم.
مهمترین خصوصیت پدران و مادران شهدا صبر و شکیبایی آنها است، والدین گرامی شما چگونه سالهای فراق شهیدان عزیز را سپری کردند؟
از دست دادن برادرانم برای پدر و مادر خیلی سخت بود و من به چشم شاهد شکسته شدنشان بودم. با آ نکه سی سال از شهادت آنها میگذشت هرگاه اسمشان میآمد چشمان مادرم پر از اشک میشد.
اما هیچ وقت گلایهای نداشتند، عقیدهشان بر این بود که فرزندانشان امانتی از طرف خداوند است و یک روزی باید این امانت را به صاحبش برمیگرداندند. من قبلاً از زبان بزرگان شنیده بودم که خداوند صبر عظیم به والدین شهدا و مجاهدان میبخشد اما در طول زندگی این واقعیت را با همه وجود لمس کردم. من به عنوان خواهر سه شهید هنوز هم جای خالی آنها را در همه صحنههای زندگی حس میکنم. ما سه خواهر هستیم و هر کدام وابستگی خاص نسبت به برادرانمان داشتیم. ما سه جوان و نوجوان مومن و دلیر را از دست دادیم که امید آینده زندگی ما و فامیل بودند. من هنوز هم درخوابم روزهای کودکیمان را میبینم و خاطرات روزهای شیرین و شاد که داشتیم را فراموش نمیکنم.
شما همه این سالها را در کنار مادر گذراندید، قدری بیشتر از خصوصیات اخلاقی و تربیتی او بگویید؟
مادرم با آنکه داغ از دست دادن سه فرزند را بر دل داشت اما محیط زندگی را برای ما شاد و با نشاط نگه میداشت. تلاش میکرد درد و ناراحتیاش در فراق فرزندانش در چهره و رفتارش بروز نکند. واقعاً هر چه از مهربانی و صمیمیت او بگویم، کم گفتهام. مادر در عینحال بسیار شوخ طبع بود وقتی دور هم جمع میشدیم. او با زبان طنز و شوخی مجلس ما را گرم میکرد. همه ما در زندگی از نظر اقتصادی با مشکلات زیادی مواجه میشدیم، اما مادر مقابل این مشکلات سرخم نمیکرد. او عامل آرامش در زندگی ما بود. هرگاه ما سه خواهر مشکلی در طول زندگی داشتیم با راهنمایی و حمایت او برطرف میکردیم. یکی دیگر از خصوصیات مادر که زبانزد اهل محل بود، مهماننوازی او بود. سفره مادر همیشه گشوده بود. دوست داشت خانه همیشه شلوغ باشد. بسیاری از اوقات بچهها در خانه او سپری میشد. هر وقت در رفت و آمد ما فاصله میافتاد ناراحت میشد و با تماس و پیام مداوم اعضای خانواده و فامیل را دور هم جمع میکرد. به اندازهای خونگرم و صمیمی بود که بچههای ما نیز از خانه مادر بزرگ دل نمیکندند. به اینخاطر رفتن او برای همه دردناک بود. واقعاً هیچکس نمیتوانست جالی خالی او را پر کند.
حاجیه خانم دیناروند یک چهره شناخته شده در میان خانواده بزرگ ایثارگران خوزستان بود، همه ما خاطراتی از حضور در مراسم و مجالس معنوی داریم، راجع به این بخش از فعالیت مادر گرامی بگویید؟
خانوادههای شهدا و ایثارگران لطف و توجه خاصی نسبت به مادر داشتند. ایشان در همه اتفاقات مهم مربوط به بچههای جبهه و جهاد حاضر میشد. در خوزستان ایشان جزو اولین افرادی بود که به منزل شهدا و ایثارگران سرکشی میکرد. به همه ما نیز توصیه میکرد که مبادا صله رحم را فراموش کنیم خصوصاً نباید از حال و روز خانواده ایثارگران و شهدا غفلت کنیم. در مجالس عمومی نیز که مربوط به رزمندگان بود با عشق و علاقه خاصی حاضر میشد و به بچههای جبهه و جنگ روحیه میداد.
شهدای ما دستپرورده مادران هستند که الگوی پاکدامنی و ایمان بودند، حاج خانم در مسائل تربیتی چه مسائلی را مورد توجه قرار میداد؟
مادر از ابتدای کودکی ما را با مسائل و تکالیف دینی آشنا میکرد. برادرانم در سایه توجه پدر و مادر اهل نماز و مسجد بودند. ما سه خواهر را نیز طوری تربیت کرده که به حجاب و عفاف خیلی پایبند هستیم. با حساسیتی که مادر داشت خیلی از عادتها و رسم و رسوم غلط در زندگی ما جایی ندارد. از نظر معیشتی همه ما به داشتههایمان قانع هستیم. هیچوقت دنبال زرق و برق زندگی نرفتیم. مادر مربی اصلی ما در زندگی بوده است. او همیشه تاکید میکرد که فرزندانتان را طوری تربیت کنید که اهل احترام، صداقت، خوشاخلاقی و مردمدوستی باشند. مادر کاملاً به تغییری که در نوع زندگی مردم صورت گرفته است، آگاه بود. میدانست که ارزشهای اخلاقی و فرهنگی در برخی خانوادهها تنزل کرده است اما او میگفت که اگر نان حلال و قلب سالم و ایمان قوی داشته باشید، تهاجم فرهنگی نمیتواند بر زندگی شما تاثیر منفی بگذارد.
خانم دیناروند، ما چگونه میتوانیم دین خود را به این انسانهای بزرگ ادا کنیم و چه پیشنهادی برای زنده نگهداشتن الگوی تربیتی آنها دارید؟
این سوال را از هر خانواده شهیدی بپرسید، خواهد گفت که بزرگترین وظیفه ما این است که نگذاریم آرمانها و اهدافی که شهدای ما جان خود را بهخاطر آن از دست دادند، فراموش شود. انتظار اصلی مادران و پدران شهدا نیز همین بوده که طوری زندگی کنیم که شرمنده شهدا نشویم. ما در خطه خوزستان زندگی میکنیم که اکثر خانوادهها یک یا چند شهید تقدیم این سرزمین و انقلاب کردهاند، انتظاری جز این نداریم که پیام و وصیت شهدا در صحنه عمل اجرا شود. ما بهعنوان عضو خانواده بزرگ ایثارگران سعی میکنیم به سهم خود فرزندانمان ادامه دهنده راه شهدا باشند. خدا را شکر میکنم که فرزند من بارها گفته است که آرزویش این است که همانند داییهایش مدافع آب و خاک ایران اسلامی باشد و ایمان دارم که اگر تهدیدی متوجه کشورمان شود او جزو اولین افرادی خواهد بود که به مبارزه با دشمنان خواهد رفت.
روز تشییع پیکر مادر وقتی که حضور آن جمعیت انبوه بهویژه خیل رزمندگان و ایثارگران را دیدید چه حسی داشتید؟
حقیقتاً احساس غرور و افتخار داشتم. با آنکه همه ما داغدار از دست دادن مادر بودیم اما صحنه باشکوه حضور مردم شهر در تشییع مادر باعث تسکین ما شد. سخنان و خاطراتی که بسیاری از خانوادهها در روز تشییع مادر به زبان آوردند، خیلی از آنها میگفتند که حاج خانم مادر همه ما بود. آنها نیز دلتنگ رفتن مادر بودند.
انتهای پیام/