کد خبر 151509
۱۸ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰

مصائب شیرین پرستاری از مبتلایان کرونا

مصائب شیرین پرستاری از مبتلایان کرونا

زهرا پودینه گفت: وضعیت اورژانس و مراکز درمانی ما به گونه‌ای بود که هیچ انسـان با وجدانی نمی‌توانسـت حتی برای ساعتی این بیماران را که بـه شـدت در رنج و نگرانی و عذاب بودند، ترک کنـد. کادر درمان ما علاوه بر مداوای مبتلایان از طریق تجویز دارو یا سـرم مجبور بودند زمان زیادی را صرف آرامش و امید بخشیدن به آنها کنند. لحظات شیرین پرستاری زمانی‌ست که تلاش‌های پزشکان و پرستاران برای نجات آن‌ها به نتیجه می‌رسد.

از روزی کـه ایـران بـا مـوج جهش یافته ویروس کرونا دسـت به گریبان شـد، نگاه‌ها به دسـتان نجاتبخش پزشـکان و کادر درمانی دوختـه شـد. آنهـا در مبارزه‌ای به گسـتردگی سـرزمین ایران شـرکت جسـتند. مخاطرات و دشـواری‌های ایـن جنگ کمتـر از دوران دفاع مقـدس نبـوده و نیسـت. کادر درمانـی در ایـن مسـیر، ماموریـت خطیـر نجات جان هـزاران شـهروند گرفتار این ویـروس را بـر دوش دارند، ماموریتی که در آن سلامتی خود را نیز به خطر انداخته‌اند. درمیان کادر پزشکی و درمانی حاضر در خط مقدم نبرد با کرونا، نام شماری از یادگاران دوران دفاع مقدس به چشـم می‌خورد. این گروه از پزشـکان و پرسـتاران با الهام از تجربه امدادگری دوران جنگ و با همان عشق و اخلاص، برای دفاع از سلامتی مردم آسـتین همت بالا زده‌اند. گویی برای این خادمان عرصه درمان، بحران کرونا میدان امتحان جدید بود تا با تأسـی به تفکر ایثار و فداکاری 8 سـال دفاع مقدس این بار در جبه‌های جدید برای حفظ آرامش و سلامتی مردم جان‌فشـانی کنند.

در سلسله گفت‌وگوها با خانواده ایثارگران فعال در جبهه مدافعان سالمت این بار سراغ خانم زهرا پودینه فرزند جانباز دفاع مقدس رفتیم.

چه طـور شـد وارد حرفـه شـریف پرسـتاری شـدید، قـدری از سـوابق تحصیلی و شغلی‌تان بگویید؟

من از سـال 83 به‌صورت رسـمی شـروع به‌کار کردم. قبل از آن، به عنوان بهداشـت‌یار و یـا کمـک پرسـتار انجـام وظیفـه می‌کـردم امـا حـدود 17 سـال اسـت که پرسـتار هسـتم. از ابتدا علاقه شـدید به این حرفه داشتم.  تحصیلات و دوره‌هـای آموزشـی مختلـف را نیز با هـدف ورود به این حرفه گذرانـدم. بـا وجود نیازها و مشکلاتی کـه به لحاظ معیشـتی همه ما کم و بیش با آن روبه‌رو هسـتیم اما تجربه من این اسـت که با تحمل این مسائل بر حسـب علاقه و احساس مسئولیت می‌توان یکی از عرصه‌های خدمـت به جامعـه را انتخاب کرد. مـن در حین فعالیت شـغلی، دوره‌های مختلـف آموزشـی مرتبـط با حرفـه‌ام را گذراندم. ابتدا دوره‌هـای بهیاری را در کنـار کادر درمـان سـپری کـردم و پـس از آن آموزش‌هـای لازم در حوزه پرسـتاری را دیـدم. بعـد از شـیوع کرونـا بـه اتفاق چنـد نفر از همـکاران به بخـش کرونا منتقل شـدیم و اکنون قریب دو سـال اسـت کـه در این حوزه حساس توفیق خدمت به بیماران مبتلا به این ویروس را داریم.

اغلـب افـراد جامعـه از دشـواری‌ها و خطـرات مربـوط به محیـط کادر درمان در بخش کرونا مطلع هسـتند، می‌خواهم تجربه شـخصی‌تان را در این عرصه بگویید؟

همینطـور هسـت که می‌گویید، به‌دلیـل ترس و نگرانی کـه کرونا در ایران و جهان بوجود آورد، فعالیت درمانی در این صحنه خیلی دشـوار شـد. آن زمانـی کـه کرونا در ایران شـیوع پیـدا کرد و مراکز درمانی و بیمارسـتانی ما بـا انبـوه مراجعیـن مبتلا به این ویـروس مواجه شـدند، اعضـای خانواده و بستگان ما نیز به شدت نگران شدند و نسبت به امنیت جانی من احساس خطر می‌کردند. در این مدت حتی مجبور بودیم برای آنکه اعضای خانواده مبتلا به این بیماری نشـوند، سـاعات اسـتراحت خود را هم در بیمارسـتان بگذرانیم. طی این مدت به‌خاطر نیاز مبرمی که نسبت به تزریق و مراقبت از مبتلایان کرونا وجود داشت، من بخش اورژانس را ترک نکردم. در حالیکه در شرایط عادی به‌دلیل فشار سنگین کار در بخش اورژانس این جابجایی و انتقال انجام می‌گیرد. نیاز شدید به آزمایش و تزریق مبتالیان کرونا باعث شد که ما همه این مدت را در بخش اورژانس مشغول به‌کار شویم.

قدری بیشتر در خصوص مسـائل و دشـواری‌هایی که کادر درمان در ایام رسیدگی به بیماران کرونا داشتند توضیح بدهید؟

واقعیت این است که در این دو سال، کادر درمان عمدتا از کمبود امکانات رنج برده‌اند و گرنه فشـار کار و بی‌خوابی و خطرات محیط را آنها به جان خریده‌انـد. مراکـز خدمـات درمانی در مـوارد زیادی از ابزارهـا و تجهیزات اولیـه بی‌بهـره بودنـد. نمیدانـم تـا چـه انـدازه در جریـان هسـتید. مـا در ایـن دو سـال به‌دلیـل مـوج گسـترده کرونا، مجبـور شـدیم در کانکس‌ها و بیمارسـتان‌های صحرایی به مراقبت و درمان بیماران کرونا بپردازیم. شما تصـور کنیـد کـه در اوج گرمـای تابسـتان محیـط کار در کانکس‌ها چگونه اسـت. در خیلی جاها از یک سیسـتم خنگ کننده و دسـتگاه آب سردکن بی‌نصیـب بودیـم و در چنیـن فضایـی، همـکاران موجـی از گرمـا را تحمل می‌کردنـد، آنچـه شـما در تصاویر یا فیلم‌های تلویزیونـی می‌دیدید، تنها گوشـه‌ای از این مشکلات بـود. اغلب روزهـا، ظرفیت بیمارسـتان‌های ما برای مبتلایان کرونا تکمیل می‌شد و چاره‌ای نداشتیم جز اینکه در همان محوطه بیمارستان و اورژانس به تزریق و مداوای بیماران بدحال بپردازیم. فشـار روانی و جسـمی ناشی از رسیدگی به بیمارانی که کف اورژانس را پر کـرده بودنـد قابل توصیف نیسـت. همه آنها که در این مدت گذرشـان به این فضاهای مراقبت و نگهداری مبتلایان کرونا افتاده است، می‌دانند که کادر درمان ما در آخرین سـاعات شـب حتی نای ایسـتادن نداشـتند یا از شدت خستگی در همان صندلی کنار بیمار خوابشان می‌برد.

در این مدت خانواده‌تان چگونه با این شـرایط طاقت‌فرسـا و پرخطر فعالیت شما کنار می‌آمدند؟

هر چه میزان مرگ و میر ناشی از کرونا بیشتر می‌شد، نگرانی و اضطراب خانواده‌هـای مـا هـم شـدت می‌گرفت. مخصوصـا بعد از آنکه شـماری از اعضای کادر درمان در راه خدمت سلامتی و جانشـان را از دست دادند، تحمـل برخـی از نزدیـکان ما کمتر شـد. اکثـر کادر درمان مـا در این پیک کرونا با این تقاضا از سـوی بستگانشـان مواجه بودند که برای نجات جان خـود، مدتـی را مرخصـی اسـتعلاجی بگیرنـد یا بـه بخش دیگـری منتقل شـوند. امـا آنهـا نمی‌توانسـتند بـا وجود خطـرات زیـاد از این مسـئولیت خطیر دسـت بکشـند و به همه بیمارانی که به کادر درمان پناه جسـته بودند، پشـت کنند. وضعیت اورژانس و مراکز درمانی ما به گونه‌ای بود که هیچ انسـان با وجدانی نمی‌توانسـت حتی برای ساعتی این بیماران را که بـه شـدت در رنج و نگرانی و عذاب بودند، ترک کنـد. کادر درمان ما علاوه بر مداوای مبتلایان از طریق تجویز دارو یا سـرم مجبور بودند زمان زیادی را صرف آرامش و امید بخشیدن به آنها کنند

با این توصیف به نظر شـما برای قدردانی و احقاق حقوق کادر درمان که در این ایام کرونا چنین امتحان سختی را دادند، چه باید کرد؟ 

قبل از این هم اشاره کردم که کادر درمان ما اعم از؛ پزشکان، پرستاران و نیروهـای خدماتی بیمارسـتان‌ها و درمانگاه‌ها بـا کمترین امکانات رفاهی و تجهیـزات دارویـی بـار رسـیدگی به بیمـاران کرونا را بر دوش می‌کشـند. بیشتریـن ناراحتـی کادر درمـان مـا در این مدت به مسـئله کمبـود دارو و ملزومـات مداوای مبتلایان کرونا برمی‌گردد. حتی در ماه‌های اول شـیوع کرونـا، کادر درمـان ما لباس و پوشـش حفاظتی لازم را هم نداشـتند. وارد بحـث حـق و حقـوق پرسـتاران و کادر درمـان نمی‌شـوم کـه خود داسـتان مفصلی دارد.

هنـوز جامعـه مـا بـا بحـران کرونـا دسـت بـه گریبـان اسـت و بررسـی کارشناسـان هم حاکی از این اسـت که خطرات این بیماری دست‌کم تـا میانه سـال آینده در سـطح جهانی نیز ادامه دارد، شـما پیشـنهاد خاصی در خصوص مقابله موثرتر با این بیماری دارید؟ 

حقیقتـا نبایـد توصیه‌هـای مراقبتی را بعـد از واکسیناسـیون، نادیده گرفت. باور کنید، ما به عنوان کادر درمان در بخش کرونا هنوز در وضعیت ایزولـه و شـبه قرنطینـه قـرار داریـم یعنـی ناگزیریم دیـد و بازدیدهـا را کنار بگذاریـم، در دورهمیهـای فامیلـی شـرکت نکنیم، مسـافرت را بـه تعویق بیندازیـم. بـه نظـرم، تـا عادی شـدن شـرایط جامعـه و به حداقل رسـیدن ریسک ابتلا به این بیماری باید همه ما این اصول را رعایت بکنیم.

ممکـن هسـت در پایان ایـن گفت‌وگو خاطـره‌ای از مواجهه با بیماران کرونا نقل کنید؟

فعالیت در بخش کرونا با اتفاقات تلخ و شـیرین زیادی همراه اسـت. موارد تلخ‌اش، بیمارانی هستند که جلوی چشمان کادر درمان و بستگانشان از دست می‌روند. لحظه‌های شیرین نیز زمانی است که تلاش‌های پزشکان و پرستاران برای نجات آنها به نتیجه می‌رسد. برای من زیباترین لحظه‌ها زمانـی اسـت کـه کار تزریق بیمـاران را انجام می‌‌دهـم و آنها بـا دنیایی از امید و خوشـحالی خداحافظی می‌کنند. یکی از صحنه‌هایی که فراموشم نمی‌شود، ماجرای مداوا و تزریق پسر معلول بود. به خاطر شرایط جسمی و معلولیت، کار مداوای او به‌سـختی انجام شـد. درد ناشـی از کرونا خیلی روح و جسـم‌اش را آزرده بـود و وقتی به مـا مراجعه کرد، خیلی ناامید بود، ما مدت زیادی با او صحبت کردیم و بعد از آنکه اسـترس‌اش کم شـد کار تزریق را انجام دادیم. بعد از مداوا از ته دل می‌خندید و خوشـحال بود و با حرکات چهره‌اش از من و همکاران قدردانی می‌کرد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها