کد خبر 151050
۳ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۸

گفت‌و شنود با دکتر حسین امیرعبد‌اللهیان* وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با موضوع شهدای منا:

آلام فاجعه منا با همکاری مشترک کشور‌های قربانی تسکین می‌‌یابد

آلام فاجعه منا با همکاری مشترک کشور‌های قربانی تسکین می‌‌یابد

با دکتر حسین امیرعبد‌اللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در سال 1396 و در دومین سالروز رخداد فاجعه منا به گفتگوی اختصاصی پرداختم. امیر عبداللهیان آن دوره دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی بود و در این گفتگو تاکید کرد که؛ باید بتوانیم در چارچوب همکاری اسلامی یا در چارچوب همکاری کشورهایی که در فاجعه منا قربانی داده‌اند، ساز و کاری را تعریف کنیم که پیگیری‌های جمعی احقاق حقوق قربانیان حوادث حج سال 1394 (1436ه. ق) انجام شود.

به مناسبت سالروز فاجعه منا و برگزاری کنگره ملی لاله های سفید این گفتگو که حاوی تحلیل ها و نوع نگاه دکتر امیرعبداللهیان بویژه در خصوص احقاق حقوق شهدای منا است در پایگاه خبری حیات طیبه بازنشر می شود.

 

برای نخستین پرسش بفرمایید، ارزیابی شما از آخرین اقدامات عربستان سعودی نسبت به فجایع حج سال 1394 چیست؟

نزدیک به دو سال از این حادثه تلخ می‌گذرد، متاسفانه هنوز چرایی این حادثه به طور دقیق شناسایی نشده است. عربستان سعودی که مسئولیت تامین امنیت حجاج و حفاظت از حجاج را بر عهده داشت، کوتاهی کرد. حقیقتاً بر اساس آمارهای دقیقی که ما از صحنه به دست آوردیم، نزدیک به 9 هزار حاجی به دلیل سهل‌انگاری و بی‌توجهی کارگزاران حج در عربستان سعودی قربانی شدند.464 تَن از این شهیدان مربوط به حاجیان عزیز ما در جمهوری اسلامی ایران بود که هر کدامشان به منزله گوهر و سرمایه بزرگ انسانی برای کشور ما، نظام مقدس جمهوری اسلامی و جهان اسلام به شمار می‌آمدند. برخی چهره‌های شاخص هم در بین این عزیزان حضور داشت. فکر می‌کنم هر کدام از این‌ها به سهم خود یکی از چهره‌های شاخص بودند.

 



این که چرا عربستان تاکنون حاضر نشد کمیته‌ای را مامور پیگیری این موضوع کند تا چراییِ این حادثه را به کشورهای اسلامی و حداقل به کشورهایی که عزیزانشان در این حادثه قربانی شدند اعلام کند، نشان دهنده این است که این فاجعه نمی توانست ساده و تصادف باشد. دلایل مختلفی نیز در همان زمان مطرح شد. برخی عامل آن را اختلافات در درون خاندان حاکم و تاثیرش بر میدان و صحنه برگزاری حج آن سال می‌دانستند. برخی بی‌کفایتی عربستان سعودی در اداره حج را عنوان می‌کردند و برخی نیز بی‌کفایتی کارگزاران حج عربستان سعودی را عامل بروز این حوادث می‌دانستند.
به هر حال، عربستان سعودی با سوء‌ مدیریت در آن سال، حادثه تلخی را برای جهان اسلام رقم زد که با گذشت دو سال، چند مساله قابل پیگیری وجود دارد. مساله نخست این که ما باید در مطالباتمان، به جدیت بحث تشکیل کمیته حقیقت‌یاب را که در همان زمان مقام معظم رهبری مطرح کردند -علی‌رغم این‌که عربستان سعودی رابطه دیپلماتیکش را با ایران قطع کرد- دنبال کنیم.

 

قطع ارتباط سیاسی دو کشور چقدر در پیگیری‌ها موثر بود؟

نظر من، به عنوان معاون وقت وزیر امور خارجه ایران این است که فرار عربستان از پاسخگویی دیپلماتیک به ایران درباره چرایی بروز این حوادث، یکی از انگیزه‌های سعودی‌ها برای قطع رابطه با جمهوری اسلامی بود.
دومین نکته‌ای که وجود دارد این است که بالاخره صرف نظر از آن‌چه که در این حادثه تلخ گذشت، عربستان سعودی مسئول این حادثه است و باید نسبت به پرداخت دیه یکایک شهیدان حادثه منا اقدام کند. در این مورد هم حرف‌های جسته و گریخته‌ای زده شده است اما عربستان سعودی هیچ اقدام عملی‌ای در این رابطه انجام نداده است.
نکته سوم این است که عربستان سعودی باید به مسئولیت خودش اشاره کند و حداقل بخشی از تلخی‌های این اثر را از خانواده شهیدانی منا دور کند. باید به انجام مسئولیت‌های خودش در این مسئله متعهد باشد.

 

با وجود قطع بودن روابط دیپلماتیک چه می‌توان کرد؟

جمهوری اسلامی ایران اقداماتی را برای احقاق حقوق قربانیان این حادثه تلخ انجام داد. وزارت امور خارجه، معاونت کنسولی وزارت امور خارجه و آقای دکتر ظریف وزیر امورخارجه اقداماتی را در این رابطه انجام داده‌اند که قرار بود خروجی این اقدامات این باشد که بتوانیم به لحاظ بین‌المللی این موضوع را پیگیری کنیم. اقدامات خوبی انجام شده است ولی مهم این است که با پیگیری‌های بیشتر بتوانیم این اقدامات را به یک نتیجه خوب برسانیم.

 

چه اقدام مهم دیگری می‌توان در این راستا انجام داد؟

من فکر می‌کنم مهم‌ترین اقدامی که باید انجام شود، این است که باید بتوانیم در چارچوب همکاری کشور‌های اسلامی یا همکاری کشورهایی که در حادثه منا قربانی داده‌اند، ساز و کاری را تعریف کرد که پیگیری‌های جمعی برای این کار انجام شود.
متاسفانه دبیرخانه «سازمان همکاری‌های اسلامی» در عربستان سعودی و دبیر کل آن نیز فردی از عربستان سعودی است. بنابراین، کنترل این سازمان در اختیار عربستان سعودی است و امید زیادی به این‌که آن سازمان همکاری کند، وجود ندارد اما در عین حال، در سطح جهان اسلام این امکان وجود دارد که با رایزنی بیشتر و با پیگیری جدی‌تر وزارت امور خارجه، سازمان حج و زیارت و وزارت‌خانه‌های سایر کشورها، مکانیزمی را برای اینکه عربستان سعودی مسئولیت‌پذیری نسبت به برگزاری حج و امنیت حجاج کشورهای مختلف اسلامی بر عهده بگیرند به وجود آورد. البته در مرحله پیگیری، بیشترین پیگیری‌ها را جمهوری اسلامی ایران انجام داده است و همراهی‌های کشور‌های دیگر به دلیل برخی ملاحظات سیاسی با فراز و نشیب‌ها و افت و خیزهایی مواجه است.

 

جمهوری اسلامی ایران چگونه توانست پیکر شهیدان را به میهن بازگرداند؟

تیم تفحص و کمیته وقتِ حج و زیارت ایران و کنسولگری ایران در جده، با بهره بردن از ظرفیت‌های کنسولی دیپلماتیک و ظرفیت‌های سازمان حج و زیارت، توانست از بین حدود 9هزار کشته شده حادثه منا، 464 حاجی ایرانی را شناسایی کند و آن‌ها را در کوتاه‌ترین زمان ممکن به ایران منتقل کنند. عربستان سعودی دین را در خدمت سیاست قرار داده است. در این موضوع هم برخی از مفتی‌های عربستان سعودی فتوا دادند کسانی که در سرزمین مکه فوت می‌کنند باید در همان مکان دفن بشوند! برخی کشورها خانواده‌ها به این بسنده کردند. در مقابل، عربستان نه تنها در برابر کشته‌شدگان آن کشورها احساس مسئولیت و شرمندگی نکرد بلکه آشکارا منّتی بر سر این کشورها گذاشت که ما کشته‌شدگان شما را به طور رایگان دفن کردیم!

من به طور مستقیم درگیر این پرونده بودم. سعودی‌ها به هیچ وجه زیر بار نمی‌رفتند. زمانی هم که تصمیم گرفتند که اجساد ما را تحویل بدهند ما را گرفتار یک بازی بروکراتیک سخت اداری کردند که برای تحویل هر پیکر مطهر یک پروسه (حدود 7 روز) در عربستان سعودی باید طی می‌شد. فرمایشات مقام معظم رهبری و هشداری که حضرت آقا به مقامات سعودی در این باره دادند، بسیار برای ما راهگشا بود و به سرعت، در کوتاهترین زمان سعودی‌ها نسبت به تحویل پیکر شهیدانی ما اقدام کردند. هر چند این حادثه، حادثه تلخی برای جهان اسلام و حج‌گزاران و همه خانواده‌های عزاداران ایرانی در آن مقطع بود اما در این مسیر تحویل گرفتن پیکر شهیدان، برخورد عزتمندانه‌ای بود که با درایت مقام معظم رهبری صورت گرفت. مساله مهمی بود که به خوبی به نتیجه رسید.

 

پیگیری‌های حقوقی این مساله، بعد از قطع روابط سیاسی و بازگشت سرکنسولگری جمهوری اسلامی از عربستان، چگونه صورت می‌گرفت؟

قبل از قطع روابط دیپلماتیک، تلاش‌های بسیاری انجام شد. من آن زمان را فراموش نمی‌کنم. جناب آقای دکتر روحانی و آقای دکتر ظریف برای نشست سالانه مجمع امور سازمان ملل در نیویورک بودند. تماس‌های فشرده‌ای در نیویورک برای این مساله برقرار شد. از طرفی، معاون کنسولی وزارت خارجه جناب آقای قشقایی در راس هیاتی به ریاست وزیر بهداشت (آقای دکتر قاضی‌هاشمی) به جده سفر کردند و تلاش‌های زیادی صورت گرفت. من ساعت به ساعت از تحولات گزارش می‌گرفتم. یکی از سخنانی که آقای هاشمی؛ وزیر محترم بهداشت بیان داشت، این بود که سعودی‌ها گفته بودند دفن پیکر کشته‌شدگان این حادثه در سرزمین  مکه خیلی ثواب دارد. آقای هاشمی استدلال کرده بود که ما وضعیت فرهنگی مردمان نسبت به این مساله متفاوت است. ممکن است شما به تبعه کشور «الف» که این حادثه برایش اتفاق افتاده، بگویید که حاجیان شما را رایگان دفنشان می‌کنیم، برایشان جالب باشد اما با تلخی حادثه‌ای که اتفاق افتاده، این مساله برای مردم ما نمی‌تواند جالب باشد. آن‌ها نمی توانند از پیکر عزیزانشان بگذرانند. 
حتی جناب دکتر هاشمی در آن جلسه برای همتای خودش (وزیر وقت بهداشت و  درمان عربستان سعودی) استدلال می‌کند که با گذشت سال‌ها از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، هنوز تیم های تفحص ما در عراق به دنبال بقایای آثار و پیکر مطهر شهدای مان هستند و تا این پیکرها بازنگردد، خانواده‌ها به لحاظ روحی آرام و قرار ندارند. بنابر این، اگر فکر می‌کنید ما به راحتی می‌توانیم از این مساله بگذریم، چنین چیزی ممکن نیست. 
آن‌چه در نهایت تعیین کننده بود و توانست حرف قاطع و نهایی را بزند، فرمایش مقتدرانه حضرت آقا (مقام معظم رهبری) از محل پایگاه دریایی داخل کشور بود. کمتر از یک ساعت بعد از آن سخنرانی به یک‌باره از طریق آقای زارع، سرکنسول ما در «جده» مطلع شدیم که سعودی‌ها اعلام کردند که از دیوان دستورالعملی آمده که بدون تشریفات پزشکی قانونی و بدون هیچ‌گونه تشریفات اداری صرفاً با شناسایی توسط کنسولگری ایران و مستندات اولیه این پیکرها به سرعت به تهران منتقل شود و حتی سعودی‌ها برای اینکه به این کار سرعت ببخشند، اعلام کردند که آمادگی داریم از پروازهای خودمان استفاده کنید و به سرعت این پیکرها را به تهران منتقل کنیم. این آثارِ همان دیپلماسی و رهبری اقتدارآمیز و قدرتمند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در این مساله به خصوص بود.

 

به عنوان دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی، می‌توانید از اقدامات مجلس برای ادای حقوق خانواده شهیدان بفرمایید؟

همه شهیدانی این حادثه برای ما و برای کشورمان عزیز هستند. با بررسی‌هایی که انجام شد، هر کدام از این عزیزان در دیار خودشان، گل سرسبدی بودند. به عنوان نمونه عرض می‌کنم؛ در بین خواهرانی که در این حادثه به شهادت رسیدند، یکی از خانم‌ها از اهل سنت و فرماندار بود. همکاران ما در وزارت خارجه نیز از سایر عزیزان مستثنی نبودند. برای ما در عرصه دیپلماسی و در عرصه دستگاه خارجی سیاست کشور، هر کدامشان جایگاه و ارزش ویژه‌ای را داشتند. 
شهید رکن آبادی، دلیل فعالیت‌های متنوعی که داشتند، یکی از بارزترین این چهره‌هاست. وی به عنوان یک دیپلمات بسیجی و انقلابی شناخته شده است. زمانی که شهید رکن‌آبادی از ماموریتشان به عنوان سفیر در بیروت برگشت، کارشناس ارشد و مشاور ارشد حوزه معاونت عربی و آفریقایی و  وزارت خارجه آفریقایی بود، این افتخار نصیب من شده بود که از از تجربه، دانش، روحیات بسیجی و انقلابی ایشان بهره بگیرم. 
شهید آقایی‌پور یکی از آن عزیزانی بود که در حوزه معاونت عربی و آفریقا مشاور سیاسی و منشا بسیاری از خدمات سیاسی و حقوقی در حوزه معاونت عربی و آفریقا بودند. ایشان هم به اندازه شهید رکن آبادی در رسانه‌ها شناخته شده نبودند.
همچنین، شهید بزرگوارمان «فهیما» که از همکاران ما در حوزه تشریفات وزارت خارجه و شهید حسینی مقدم که از همکاران در بخش کنسولی و سرکنسولی از همکاران ما در یکی از کشورهای آسیای میانه بودند.
آقای قاضی عسگر، نماینده ولی فقیه در سازمان حج و زیارت و آقای اوحدی، رئیس وقت سازمان حج و زیارت کشورمان وقتی زیادی را گذاشتند و در دو سطح حوزه نمایندگی و ولی فقیه در حج و زیارت ارتباط موثری برقرار کردند و به سرکشی به این خانواده‌ها و پیگیری وضعیتشان، پرداختند.

کمی بیشتر از آقای رکن‌آبادی برایمان بگویید. از همکاری‌ها و  خدماتشان...
شهید رکن آبادی به دلیل پیشینه کاری‌شان، روحیه بسیجی و انقلابی‌شان، کار ارزشمندشان در سفارت بیروت و فعالیت‌های ارزشمندشان در حوزه مقاومت، واقعا یک دیپلمات برجسته، انقلابی، الگو و اسوه در دنیای کنونی ما در حوزه وزارت خارجه به شمار می‌آیند.

 

کدام خاطره از ایشان برایتان پررنگ‌تر است؟

ما با شهید رکن‌آبادی خاطرات زیادی داریم. از خاطرات، می‌توانم از تلاش، پرکاری او و از رفتار ولایت‌مدارانه ایشان بگویم. شهید رکن‌آبادی با عشق، انگیزه و علاقه کار می‌کرد. یادم است زمانی که من معاون وزیر امور خارجه بودم، وی سفیر وقت ما در بیروت بود. اقامت من در بیروت حدود دو روز و نیم طول کشید. شهید رکن‌آبادی در این دو روز و نیم، چهل هشت برنامه و قرار ملاقات برای من ترتیب داده بود. از شش صبح که من بر می خاستم و از اتاق بیرون می آمدم تا حدود دوازده شب درگیر این ملاقات‌ها و برنامه‌های مختلفی بودم که ایشان گذاشته بودند. 
وی به عنوان یک سفیر و دیپلمات برجسته آن قدر ارتباط موثر برقرار کرده بودند که با تمام ارکان موثر در لبنان رابطه داشتند. یعنی در برنامه ملاقات‌های من از دیدار با مثلاً رئیس فلان حزب مسیحی تا فلان مقام عالی رتبه اهل سنت و یا شیعه تنظیم شده بود. در حالی که وقتی در قالب رفتارهای دیپلماتیک وزیر خارجه سفر می‌کنیم، معمولش این است که دو، سه و یا نهایتا پنج ملاقات با مقامات آن کشور داشته باشیم. تنظیم کردن 48 قرار ملاقات در دو روز و نیم، نشان دهنده علاقه ، تحرک و اعتقاد ویژه است.

اخیرا من با یک فردی از لبنان دیدار داشتم. این فرد عکسی را از شهید رکن آبادی با یک فرد عادی لبنانی به من نشان داد. به من گفته بودند زمانی که آقای رکن آبادی در بیروت سفیر بودند، من در سفارت کار می‌کردم، گفتند یکی از شیعیان لبنان درخواست کرده بود که؛ من می‌خواهم سفیر ایران را یک شب افطار در خانه‌مان دعوت کنم. او یک فرد عادی بود. در لبنان سفیر ایران یک جایگاه ویژه‌ای دارد به لحاظ حساسیت‌های امنیتی هم، محدودیت های زیادی وجود دارد. این فرد بین مردم افراد مختلف واسطه  ایجاد کرده بود که یک اتفاقی  این چنین بیافتد. . این همکار دیپلمات ما می‌گفت تا من بخواهم این کار را هماهنگ کنم، یکباره متوجه شدم که آقای رکن آبادی مطلع شده است و سرزده به خانه این فرد رفته و با آنها یک چای خورده و چند دقیقه‌ای نشسته، عکس گرفته و آمده!
یعنی توجه به همه سطوح و روابط در سطوح رسمی تا سطوح مردمی یکی دیگر از ویژگی‌های خوب شهید رکن‌آبادی بود. شهید رکن‌آبادی یکی از افرادی بود که وقتی در راهرو‌های وزارت خارجه راه می رفت، می‌خروشید. بعضی از دوستان وقتی صحبت می‌کنند می‌گویند که هنوز تصورش برایمان سخت است که آقای رکن‌آبادی با آن همه تحرک، آن همه شور و تجربه و آن همه نشاط در بین ما نباشد. آقای رکن آبادی آرام و قرار نداشت. اما آرام و قرار نداشتنش از نوع رفتار دیپلماتیک، احساسی نبود. 
زمانی که از بیروت برگشت من از ایشان خواهش کردم که به معاونت عربی آفریقایی وزارت امور خارجه بیاید. یکی از کارهایی که برای ما انجام داد، اتاق فکری در معاونت  ایجاد کرده بودیم که افراد صاحب‌نظر از اساتید دانشگاه، سفرای سابق ما و مدیران موجود در وزارت خارجه و دیپلمات‌های ارشد از اعضای آن بودند. آقای رکن‌آبادی مدیریت این اتاق فکر را به عهده گرفت. به دوستانی که در وزارت خارجه هستند سپردم که خروجی‌های کار ایشان را به عنوان اسناد حفظ کنند. 

 

این اسناد منتشر می‌شوند؟

جلسات محرمانه بود، هنوز برای انتشارش مجاز نیستیم اما آن عقلانیت، تدبیر، نگاه شفاف و ولاییِ متناسب با راهبرد نظام در فکر و منش او، در قلم او، در شیوه اداره کردن اتاق فکر او، در مذاکرات دیپلماتیک او خیلی برجسته است. در وزارت خارجه و واقعا از افرادی بود که خیلی رفتار خاکی و بسیجی‌وار به معنای واقعی داشتند.

 

با تشکر از شما برای تحلیل و وقتی که با ما سپری کردید. اگر نکته دیگری هست، بفرمایید.

جای آن دارد که برای تضییع نشدن حقی از دوستان و همکاران دیگر ما در وزارت خارجه، برای هر یک از این چهار شهید ما زمان و برنامه‌ای جدا داشته باشید و عزیزانی که با این همکاران بودند جزئیات دقیق‌تری را برای شما بگویند که حق مطلب در مورد سایر عزیزان هم رعایت شده باشد. 

این گفتگو نخستین بار در شماره  ماهنامه شاهد یاران؛ یادمان شهدای منا به چاپ رسیده است. علاقمندان می توانند این پرونده ویژه را اینجا دنبال کنند.

انتهای پیام/
 

برچسب‌ها