کد خبر 143017
۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۰

همسر جانباز و بانوی کارآفرین در گفت و گو با حیات:

با دست خالی کارم را شروع کردم

با دست خالی کارم را شروع کردم

حیات: روزی که ایده هایم را با دست خالی روی پارچه ها پیاده کردم فکر نمی کردم این اقدام روزی نجات دهنده زندگی خودم و اطرافیانم باشد.

مژگان فقیهی بانوی کارآفرین و همسر جانباز 10 درصد در گفت و گو با حیات از نوع فعالیت خود گفت که در ادامه می خوانید:

ورشکستگی همسرم باعث شد دست به کار شوم. از دوختن سرویس آشپرخانه جهیزیه عروس مانند پیش بند، دم کنی و ... شروع کردم. از روی ژورنال ها و عکس های خارجی مدل ها را نگاه می کردم و پس از تهیه لوازم با کیفیت مورد نیازم، با خلاقیت خودم طرح های جدیدی روی پارچه ها پیاده می کردم.

یکی از دوستانم از طرح هایم تعریف کرد و گفت که به مغازه ها نشان بدهم شاید بتوانم بفروشمشان. می ترسیدم طرح ها ابتدایی باشد اما به توصیه دوستم عمل کردم. مغازه دار از طرح هایم خوشش آمد و گفت برایش چند طرح دیگر بدوزم. برای تهیه پارچه بیشتر پولی نداشتم که از آشنایان کمک گرفتم.

نزدیک به دوسال کارم همین بود. سفارش هایم بیشتر شده بود و تنهایی از پسشان برنمی آمدم. چند چرخ خیاطی دیگر خریدم و با هم محله ای های خیاطم، کارمان را در یک کارگاه کوچک شروع کردیم.

بعد تصمیم گرفتم محدوده کارم را گسترش دهم. علاوه بر سرویس آشپزخانه، به دوخت روتختی نیز علاقه داشتم. برای جهاز خودم روتختی زیبایی داشتم، آن را شکافتم و متوجه شدم با الیافی خاص دوخته می شود.

می دانستم روتختی کار بیشتری نسبت به سرویس آشپزخانه می برد اما می خواستم شانسم را امتحان کنم. دوختن رو تختی نیاز به چرخ خیاطی دیگری داشت، تهیه کردم و دوباره با کمی آموزش و آزمون و خطا، کار کردن با آن را یاد گرفتم. دوختن اولین رو تختی ام چهار روز طول کشید و ده بار شکافتم و دوختم اما ناامید نشدم و یازدهمین بار همان شد که می خواستم.

من ساکن تاکستان هستم و آن سال ها رو تختی کالای مرسومی در ان جا نبود. به مغازه دارها رو تختی را معرفی کردم و استقبال شد. تمام مغازه دارهای شهر به من سفارش روتختی دادند. آوازه روتختی ها تا قزوین هم رفت.

همسرم حمیدرضا باقری که در فاو مجروح و به جانبازی 10 درصد اعصاب و روان نائل آمد. اوایل باورش نمی شد بتوانم از این طریق درآمد زایی داشته باشم اما بعدها تشویقم کرد و اکنون کمک هم می کند.

ده سال از شروع کارم می گذرد. درآمدم کم و زیاد می شود امام خداروشکر کارگاهم خرج چند خانواده را در می آورد.

در نمایشگاه سال گذشته مرکز دانش پژوهان و تشکل های شاهد و ایثارگر جزء برترین کارآفرینان بنیاد شهید و امور ایثارگران بودم. همچنین قصد دارم آموزشگاهی ایجاد کنم که به بانوان شاهد و ایثارگر کار خودم را آموزش و کارگاهم را توسعه بدهم.

مبینا آقاخانی

برچسب‌ها