کد خبر 236533
۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۶

«حیات» گزارش می دهد؛

پهلوان شد و رشادتی ستودنی از خود نشان داد

پهلوان شد و رشادتی ستودنی از خود نشان داد

روستای باباسلمان کودکی را به خود دید که سالهای بعد همانگونه که پدربزرگش موقع تولد یش بینی کرده بود؛ «پهلوان شد و رشادتی ستودنی از خود نشان داد».

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ سال 1333 شمسی روستای باباسلمان کودکی را به خود دید که سالهای بعد همانگونه که پدربزرگش موقع تولد یش بینی کرده بود؛ «پهلوان شد و رشادتی ستودنی از خود نشان داد». پدر روایت می کند که یدالله در زیر آسمانی آبی متولد شد تا بعدها نیز صفای وجودش متاثر از آسمان، دیگران را تحت تاثیر قرار دهد.

نامش یدالله کلهر است. حالا او دیگر کودک نیست. او در دبیرستان شهریار درس خواند و سپس در سال 51 حرفه سیم کشی ساختمان را برگزید. دو سال بعد به سربازی در ارومیه و شاهپور تهران رفت و پس از اتمام دوران خدمکت باز هم برای امرار معاش به شغل سیمکشی ساختمان مشغول شد.

یدالله پس از آنکه انقلاب اسلامی شروع شد فعالیتهای سیاسی اش را آغاز کرد و روشنگری جوانان محل در راستای اهداف امام خمینی (ره) را انجام می داد و اولین بار در مسجد روستا مردم را به مبارهز علیه رژیم پهلوی دعوت کرد. او فعالانه در عرصه انقلاب حضور یافت و حتی مورد تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفت ولی در راستای اهدافش و تلاشی که باید در این زمینه بیشتر و بیشتر میشد به تهران آمد. او جزو افرادی بود که در تصرف پادگان «باغشاه» سرآمد جوانان هم رزم خود شد و در این زمینه نقش موثری ایفا کرد.

پس آنکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید یدالله کلهر در مسائل امنیتی فعال بود و در تشکیل پایگاههای دفاعی و کمیته های انقلاب اسلامی در مساجد برای حراست از دستاوردهای نظام نوپای انقلاب اسلامی نقش رهبری برعهده گرفت تا اینکه در شهریور ۱۳۵۸ خورشیدی با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کرج به عضویت این نهاد انقلابی درآمد و به عنوان جانشین عملیات سپاه کرج مشغول به خدمت شد. وی در ۱۳۵۹ خورشیدی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک فرزند دختر بود.

پس از آنکه جنگ تحمیلی آغاز شد، کلهر پس از بازگشت به کرج به جبهه جنوب رفت و در نخستین سالهای جنگ تحمیلی جبهه فیاضیه آبادان را تشکیل داد. وی همچنین در عملیات «طریق القدس» فرمانده گردان شده و در تشکیل «تیپ المهدی» نقش اساسی داشت.

وی در ۱۳۶۱ خورشیدی یک دوره فشرده تخریب و مربیگری را در پادگان امام حسین(ع) گذراند و در اردیبهشت ۱۳۶۳ خورشیدی به سوریه و لبنان رفت و جبهه‌های مختلف لبنان از جمله بلندی‌های جولان را بازدید کرد و مجدداً به جبهه های جنگ اعزام شد و در عملیات «والفجر ۸» به‌ عنوان فرمانده به ایفای نقش پرداخت که در این عملیات به‌سختی مجروح و حدود یک سال در بیمارستان بستری شد اما هنوز بهبود نیافته بود که به جبهه بازگشت و در عملیات «کربلای ۴» و «کربلای ۵» شرکت کرد.

پهلوان شد و رشادتی ستودنی از خود نشان داد

این سرباز سرافراز وطن که قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود در نخستین روز دی ۱۳۶۵ خورشیدی در عملیات «کربلای ۵» در منطقه شلمچه درحالی که برای شرکت در جلسه عازم پشت جبهه بود، بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha