کد خبر 216971
۲۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۳

«حیات» گزارش می دهد؛

مقابله با تهاجم فرهنگی به سبک شهید صدرزاده

مقابله با تهاجم فرهنگی به سبک شهید صدرزاده

شهیدان همیشه با تاسی از رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در زمینه مقابله با تهاجم فرهنگی حرکت کرده اند و در روزگاری که درگیر جنگ ترکیبی هستیم توانسته اند جزو افراد تاثیرگذار باشند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ مقوله تهاجم فرهنگی از دیرباز جزو دغدغه های رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است تا جایی که همیشه در متن سخنرانی های خود به این مسئله به عنوان مقوله ای مهم اشاره کرده اند؛ همچنین تاکید رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران آنگونه است که فرهنگ و مسائل مربوط به آن را در صدر دانسته و حتی موضوع اقتصاد و سیاست را در حاشیه فرهنگ ذکر می کنند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین تاکیدی بر شناخت دقیق پدیده های نوظهور فرهنگی دارند و در این زمینه می فرمایند: دیر فهمیدن و دیرجنبیدن، مشکل آفرین است و بنابراین باید به موقع و حکیمانه در این رابطه برخورد کرد.

لزوم تفکر در این موضوع بر همه افراد در سمت و مسئولیتهای مختلف واجب است تا هر فردی در جایگاهی که دارد به آن موضوع پرداخته و به سهم خود به تبیین فرهنگ و ترویج فرهنگ ایرانی-اسلامی بپردازد.

شهیدان نیز همیشه با تاسی از رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در این راستا حرکت کرده اند و در روزگاری که درگیر جنگ ترکیبی هستیم توانسته اند جزو افراد تاثیرگذاری باشند که همواره امام خود را پیروی کرده و در جرگه افرادی باشند که تمام قد در این مسائل شرکت کنند.

ما شهدایی مانند حاج قاسم سلیمانی، شهید ابراهیم هادی، شهید مصطفی صدرزاده داریم که هر یک چه در جبهه فرهنگی و چه در جبهه جنگ خوش درخشیدند و توانستند آنچنان که باید بر جوانان و نوجوانان موثر باشند که حتی گذشت سالها از شهادت آنان، نه تنها از این تاثیرگذاری کم نکرده بلکه بر آن نیز افزوده است.

در این رابطه سمیه ابراهیم پور همسر شهید مصطفی صدرزاده در گفتگو با خبرنگار ما درباره شیوه فرزندپروری و اهمیت ایشان به مقوله تربیت فرزندان شان گفت: در واقع «مکتب مصطفی» در زندگی ما جاری و ساری بود. همزمان با آغاز سال تحصیلی و درست زمانی که فاطمه به کلاس اول رفت آقا مصطفی در سوریه بود؛ در واقع 21 مردادماه به سوریه اعزام شد و اول آبان ماه به شهادت رسید و زمان آماده سازی فاطمه برای کلاس اول آقا مصطفی حضور نداشت. ایشان از لحاظ همسداری مکتب خاصی داشت و بین اطرافیانم کسی نبود که مانند ایشان به همسر و خانواده توجه ویژه داشته باشد.

وی ادامه داد: یکی از دغدغه های اصلی آقا مصطفی ایرانی بودن اجناس و نمادهای ایرانی روی دفترها و لباس های بچه ها بود. ما در منزل قانونی داشتیم که لباس تن بچه ها نباید نوشته خارجی داشته باشد و خرید این لباسها و پیدا کردن آنها خیلی سخت بود. شاید به قول معروف نوشته خاصی نداشت؛ اما اگر روی لباس به انگلیسی کلمه «love» هم نوشته شده بود، نمی پذیرفت و نظرش هم این بود که اگر این کلمه معناییش دوست داشتن است من ایرانی هستم و می خواهم به فارسی روی آن نوشته باشد «دوستت دارم» تا من آن را بخرم.

همسر شهید صدرزاده با اشاره به اینکه برای خرید لباس بچه ها مدتها زمان می گذاشتیم، اظهار کرد: ما آنقدر جست و جو می کردیم تا لباسی مناسب آنگونه که در قانون آقامصطفی و منزل ما بود تهیه کنیم. در حال حاضر خدا را شکر می کنم که الان می بینم همانطور که آقامصطفی در خرید وسایل برای بچه ها دقت می کردند تا عکس و نوشته ای که روی آن است ایرانی باشد، فرزندانم نیز همانگونه هستند.

وی ادامه داد: یادم می آید زمانی فاطمه کودک بود و اصرار داشت که عروسک باربی داشته باشد. من همان لحظه مخالفت کردم اما آقا مصطفی عروسک را برای فاطمه خریدند ولی در طول مسیر در ماشین با فاطمه صحبت کرد که دخترم این عروسکها ساخته می شوند تا دخترهایی خوبی مثل تو دیگر خوب نباشند، لباسشان شبیه اینها شود و دیگر مثل مادر کسی چادر سر نکند. آنقدر برای دخترم توضیح داد تا زمانی که رسیدیم به خانه، فاطمه دیگر آن عروسک را نگاه هم نمی کرد.

ابراهیم پور افزود: از مصطفی پرسیدم چرا برایش خرید کردی و او گفت اگر نمی خریدم برای همیشه در ذهنش می ماند و حسرتی باعث می شد که همیشه به این سمت جذب شود؛ ولی زمانی که برایش می خری خودش انتخاب می کند. و چیزی که خودش انتخاب کند با آنچه من برایش انتخاب کنم متفاوت است.

وی گفت: حتی درباره لباس ها و طرح هایی که روی این لباسها هست، دخترم الان که نوجوان شده خودش لباسش را انتخاب می کند. برایم جالب است که آن مسئله برایش نهادینه شده و خودش بیشتر از من به ایم موضوع دقت می کند.

همسر شهید صدرزاده اضافه کرد: آقامصطفی دو مسئله کودک و تهاجم فرهنگی برایش دغدغه بود. آنقدر بحث فرهنگ برای مصطفی مسئله بود که زمان خواستگاری به من گفت من همسنگر می خواهم. من پرسیدم منظورت چیست و او در جواب گفت ما در حال حاضر در جنگ فرهنگی هستیم و برای انجام کار فرهنگی کسی را نیاز دارم که همراهم باشد و نه سدی در مقابلم.

وی تشریح کرد: توجه او به این موضوع تا حدی بد که او جزو شهدایی است که دو وصیتنامه دارد یک وصیت فرهنگی و دیگری وصیتی برای خانواده.

ابراهیم پور بیان کرد: همیشه به کودکان و نوجوانان و فرصت دادن به آنها برای آزمون و خطای مسائل مختلف توجه می کرد تا جایی که در کارهای مختلف به آنان اعتماد می کرد و در نتیجه آن کودک در آن اعتماد رشد می کرد و یکی از اعضای اصلی انجام دهنده آن کار می شد.

همسر شهید صدرزاده تشریح کرد: زمانی که من در مدرسه کار می کردم و خسته برمی گشتم، یک روز با تمام خستگی که داشتم کنارم نشست و گفت بیا با هم معامله کنیم. پرسیدم چه معامله ای؟ گفت من چند سالی که  در پایگاه مسجد کار فرهنگی کردم به شما می دهم و شما این چند ساعت کاری که در مدرسه انجام داده ای را به من بده. نظرش این بود که تاثیری که من به عنوان معلم روی بچه ها میگذارم خیلی بیشتر از تاثیری است که خودش می تواند در پایگاه مسجد داشته باشد و همیشه می گفت شما مصداق حکاکی روی لوح وجود کودکان هستید و نقش بسیار تاثیر گذاری در این زمینه دارید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha